باکوره

باکوره

باکوره، همان نوبرانۀ میوه‌هاست!
می‎خواهم نویسندگی را نوبر کنم ...

زندگی با طعم خوش 3

جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۳۴ ب.ظ

این مقاله با همراهی و یاری حاج آقا، در مجله قدر سازمان اوقاف و امور خیریه شماره 69 بهمن 92 به چاپ رسید.


3. تجربه شیرینی‌ها را به کار بگیریم:

رفع تلخی‌ها به تکرار شیرینی‌هاست. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، تلخی، همان شیرین نبودن است. از این رو وقتی شیرینی فراوان شد، مجالی برای تلخی نخواهد ماند. ما باید همیشه بهانه‌ای برای خوشی داشته باشیم. اما با این وجود، گاه کفگیر به ته دیگ می‌رسد و بهانه‌ای نمی‌یابیم. در این اوضاع، بهره بردن از تجربه دیگران بسیار کارگشا خواهد بود.

استفاده از تجربه دیگران به شیوه‌های گوناگون خواهد بود:

- گاه جرقه‌های خوشی را در زندگی دیگران می‌بینیم که اتفاقات خوشایند دیگری را برای آن‎ها در پی داشته است. یا در یک جمع دوستانه، خاطره دوستمان در مورد رقم زدن شیرینی در زندگی‎اش را می‌شنویم. یا فیلمی را از طریق تلویزیون تماشا می‎کنیم که این تجربه را در اختیارمان قرار می‎دهد. این تجربه‎ها به وفور در اطراف ما وجود دارد، به گونه‎ای که پیرامون ما را به یک آزمایشگاه پدیده‎های جوراجور و نمایش تأثیرات آن پدیده‎ها در ایجاد خوشی‎ها و ناخوشی‎ها تبدیل نموده است.

- نصایح بزرگترها، سپید موها، پیشکسوتان و تجربه آموخته‎ها گنجینه ارزشمندی است که آن‎ها برای کسبش، عمر خود را که گرانبهاترین کالای زندگی‎شان بوده، هزینه کرده‎اند. این گنجینه گرانبها را قدر بدانیم و از آن بهترین استفاده را ببریم. به نصیحت آنان گوش فرا دهیم و اگر سکوت کردند، سکوتشان را بشکنیم و از آن‎ها پند و اندرز بخواهیم.

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند             جوانان سعادتمند پند پیر دانا را[1]


- مشاوره را فراموش نکنیم.

شاید تأکید این مطلب خالی از لطف نباشد؛ مشاور آگاه، امین و دلسوز، می‌تواند ارائه دهنده راهکارهایی برای شیرین کردن تلخی‌ها باشد. مشاور خوب، علاوه بر این که فردی بااطلاع و آگاه از مسائل تربیتی و رفتاری است و منبع علمی خوبی برای ارائه راهکار به شمار می‎آید، در عین حال از گنجینه‌های ارزشمند تجربیات نیز محسوب می‌شود. مشاور خوب، علاوه بر این که از زندگی خود، توشه‌هایی از تجربه به دست آورده است، به دلیل موقعیت شغلی‌اش، چندین برابر آن تجربه‌های شخصی، از زندگی دیگران تجربه اندوخته است. از این رو، دست مشاور خوب، برای ارائه بهترین راهکارهای دوری و خروج از ناخوشی‌ها، همیشه پر است.


- به دنبال بهانه باشیم.

دیده‌اید که بذله گویان، به دنبال کوچکترین اتفاق برای بذله‌گوی هستند، تا جایی که بی‌اهمیت‌ترین رفتارها و امور، برای آن‌ها دست‌مایه طنز و لطیفه‌ای می‌شود. ما نیز همیشه به دنبال بهانه‌ای برای خوشی‌ها باشیم. با داشتن بهانه برای شیرین‌کامی، راه را بر تلخی‌ها ببندیم. همانطور که تلخی‌ها از هر امر کوچکی سعی در ورود به زندگی خانوادگی ما دارند، ما نیز هر امر کوچکی را دروازه‌ای برای ورود خوشبختی کنیم؛ یک لبخند شیرین، یک هدیه زیبا، یک تشکر مهربانانه و ... .

یکی از اساتیدمان می‌گفت: «من برای خوشحال کردن همسرم، در روز تولدش، با یک تیر، دو نشان را می‌زنم.» از او پرسیدیم: چگونه؟ پاسخ داد: «تولد همسر من، روز اول فروردین است. من برای تولدش، هدیه‌ای می‌گیرم. چون در آن روز همه اقوام در خانه پدرم جمع می‌شوند، من هدیه همسرم را در آن جمع فامیلی به او اهدا می‌کنم، هم به همسرم هدیه داده‌ام، هم اهمیت همسرم را برای خودش و دیگران، به صورت علنی ابراز کرده‌ام. همواره بهترین واکنش‌های همسرم نسبت به این رفتارم را هم دیده‌ام.»


4. دانسته‌ها را به کار گیریم:

تاکنون برخی موارد را دانستیم؛ کوچک ندانستن تلخی‌ها، هر چقدر هم کوچک باشند، استفاده از تجربیات دیگران، ایجاد فرهنگ مشاوره برای مواجه نشدن با ناخوشی‌ها، اهمیت به نصایح دیگران و استفاده از اندوخته‌های علمی و تجربی آن‌ها. خیلی موارد دیگر هم وجود دارد که ما در اینجا بیان نکردیم و همه از آن اطلاع دارند؛ اهمیت به فضایل اخلاقی در زندگی مثل صداقت، مهربانی، گشاده رویی و ...، دوری از رذایل اخلاقی مثل دروغ، اهانت، تندخویی و ...، اهمیت به سلامتی جسم و ورزش و موارد دیگر.

ولی باید توجه کنیم که دانستن به تنهایی، دردی را دوا نمی‌کند. ما هر چقدر با اصول صحیح شناگری آشنا باشیم، تا وقتی شنا نکنیم و در مرحله عمل، مهارت خود را نشان ندهیم، شناگر ماهری به شمار نمی‌آییم. همین طور، یک مهندس هم، اگر بهترین حلّال مسائل ریاضی باشد و بر همه فنون و قواعد هندسه و مهندسی مسلط باشد، اما نتواند یک نقشه خوب و اصولی طراحی کند، مهندس واقعی نخواهد بود.

از این رو، وقتی برای رونق و آرامش زندگی‌مان به مشاوره مراجعه کردیم یا نصیحت یک دلسوز آگاهی را شنیدیم، یا مطلبی را در کتابی سودمند خواندیم، باید به آن عمل کنیم تا نتیجه آن را در زندگی مشاهده کنیم. تنها با شنیدن و دیدن و خواندن و در نهایت دانستن، و بعد از آن تحسین کردن، تحولی در زندگی رخ نخواهد داد.

شاید گفتن این نکته ضروری نبود، اما اهمیت آن وقتی روشن می‌شود که همواره می‌بینیم بسیاری از تلخی‌هایی که در خانواده ما و خانواده اطرافیان و دوستان صورت می‌گیرد، از نادانستنی‌ها نیست، بلکه برخی از آن امور را، حتی کوچکترین اعضای خانواده هم می‌دانند، اما بزرگترین اعضای خانواده هم به آن عمل نمی‌کنند. مرحوم آیت الله بهجت، تکیه کلامشان در نصیحت‌ها و دستورالعمل‌هایشان چنین بود: « آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت.»


پایان



  • ۹۲/۱۲/۰۲
  • ۱۰۰۰ نمایش
  • محمد دهقانی زاده

زندگی با طعم خوش

خانواده

همسرداری

نظرات (۵)

در کتاب ارزشمند " جوانان و انتخاب همسر" استاد نوشته اند: شخصی بود که به دیگران هم توصیه های زیادی برای انتخاب درست همسر داشت اما نوبت خودش که رسید غفلت کرد!!
این یک مثال از اکثریت هست
امروزه " ندانستن" دلیل نادانی هامون نیست بلکه " عمل نکردن به دانسته ها" یکی از مهمترین مسائل پیش رومون هست. 

به نظر شما دلیل عمل نکردن به دانسته ها چیه؟؟؟
چرا نمیتونیم علم تئوری رو به علم عملی تبدیل کنیم؟
پاسخ:
تبدیل علم به عمل نیاز به یک مُبَدِل داره که اونم اراده است.
هرکس داشته باشه حتما نتیجه میگیره.
یعنی اون جوون اراده نداشت که از علمش برای انتخاب خودش استفاده کنه!!!؟؟؟
با تشکر از مقاله تون و تبریک برای چاپش. همیشه اولین ها برایمان شیرین اند
نکات خوبی را گنجانده اید . با نکته سوم"تجربه شیرینی ها را بکار گیریم" بسیار موافقم چون تاثیر آنرا در خانواده کاملا درک کرده ام گاهی در اوج ناراحتی ها یا حتی سوت و کوری خانه یک لطیفه گویی و صحبت طنز و شوخی بکلی حال آدمی را عوض میکند.
اما در باره"تلخی ها را کوچک مپنداریم" بنده نظر دیگری هم دارم. برخورد افراد با تلخی ها و نوع تلخی هم مهم است. گاهی ما آنقدر تلخی ها را الکی الکی بزرگ میکنیم که نگووووو! گاهی کم محلی به مشکلات آنها را درنظرمان کوچک میکند و تحملشان را بسیار آسانتر.
البته این برای آن دسته از تلخی هاست که یا مداوا ندارند و درد همیشگی اند مثلا عادت بد زن یا شوهر، یا زود گذرند و مقطعی، یابا شلوغ کاری و بزرگ کردن مساله حل کردنش سخت میشود!
پاسخ:
«گاهی کم محلی به مشکلات آنها را درنظرمان کوچک میکند و تحملشان را بسیار آسانتر.»این خود اهمیت دادن به تلخی هاست و راهکاری مناسب برای مقابله.
لکه کوچک روی لباس را اگر از بین بردید، لباستان همچنان تمیز است و فردا هم اگر لکه ای پیدا شود رغبت به برطرف کردنش دارید. اما اگر لباستان پر از لکه و کثیفی شود نه تنها رغبت به تمیزی اش ندارید که گاهی به فکر دور انداختنش می‌افتید. باید مراقب بود که روی لباس زندگی کوچکترین لکه هم باقی نماند. یکی از راهکارها، کم محلی و بی محلی به مشکلات است. البته برخی مشکلات. برای حل برخی دیگر نباید بی محلی کرد که باید به فکر درمان بود.
در جواب دوست عزیزمون"از تهران" هم بنظر بنده یک علتش غفلته و دیگه اینکه آدمی وقتی تا وقتی تو میدون نیست راحت حرف میزنه اما تو عمل هست که خیلی چیزا معلوم میشه!
دوست عزیزم لطفا پست"امان از کوتاهی در عمل" رو هم در همین وبلاگ بخونید

متشکرم از پاسختان

امیدوارم هیچ کس برایش تلخی ای پیش نیاید که بخواهد مقابله ودرمان کند

ایام به کام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی