زندگی با طعم خوش 1
دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ
این مقاله با همراهی و یاری حاج آقا، در مجله قدر سازمان اوقاف و امور خیریه شماره 69 بهمن 92 به چاپ رسید.
زندگی مشترک، پر از حوادث تلخ و شیرین است؛ خوشیها، ناخوشیها؛ حوادثی که یا خُلق را به تنگ میآورند و ناراحتی و غصه را فراهم میکنند، یا این که موجب سرخوشی و نشاط اعضای خانواده میشوند.
شیرینیها و خوشیها مطلوب هر شخص و خانواده است و کم و بیش در هر زندگی خانوادگی وجود دارد و همه خواهان زیاد شدن آن لحظهها هستند. خوشیها شامل هر پدیدۀ خوشایندی است که نزدیکی دلهای اعضای خانواده را در پی دارد، مهربانی آنان نسبت به هم را برانگیخته و انگیزهای برای کمک به یکدیگر و فداکاری میشود؛ از یک لبخند دلنشین همسر در ابتدای روز، تا هدیه دادن به او، از مسافرت به همراه خانواده تا موفقیت در تربیت فرزندان، و سایر مواردی که هرکس بهتر از سایرین در زندگی خود تجربه کرده است.
در کنار شیرینیها، تلخیها جلوه میکنند؛ حوادثی که با بوی نامطبوعشان، لذت خوشیها را میزدایند. همگان از این دسته بیزارند و فراری. تلخیها نشاط زندگی را میگیرند و دلها را از همدیگر دور میکنند؛ از یک اخم غمانگیز همسر در پایان روز تا دعواها و قهرکردنهای چند روزه، از جدایی و یکدل نبودن اعضای خانواده تا بیتوجهی به امور فرزندان، و سایر مواردی که هرکس ممکن است در زندگی خود تلخی آن را چشیده باشد.
لحظات خوشایند زندگی، مطلوب هر فرد و خانواده است. هرکس خواهان زندگی آرام و بانشاط است و سعی بر این دارد تا اوقات خوش بیشتری را در زندگی خویش رقم بزند. از این رو تا حد توان خویش میکوشد و در مسیری که خود تشخیص داده، استوار قدم برمیدارد؛ یکی بیشتر و بهتر درس میخواند، دیگری بیشتر و بهتر کار میکند، آن یکی بیشتر و بهتر به خانوادهاش رسیدگی میکند و ... .
در این بین، به چند گزینه به عنوان پایه و اساس این مسیر میتوان نظر داشت که مختص شخص و خانواده خاصی نیست و هر شخص و خانواده میتواند بلکه باید در زندگی خویش به کار گیرد تا در مسیری که میپیماید، از موفقیت بینصیب نباشد. برخی از این امور مشترک را باهم مرور میکنیم:
1. ناخوشیها را کوچک مپنداریم:
آنچه در مبارزه با ناخوشیها باید مورد توجه قرار گیرد، کوچک نشمردن تلخیهاست؛ تلخی، هرچند کوچک و ناچیز باشد، تلخ است و ناخوشایند. و باید برای رفع آن کوشید. تلخی، نشانهای از کمبود در شیرینیهای زندگی است که باید جبران شود و الا، اولین خشت کج و سرآغاز زاویهای بزرگ خواهد بود. هیچگاه ناخوشیها را کوچک مپنداریم و برای حل آن تا جای ممکن بکوشیم. تلخی کوچک در زندگی، مانند زخمی کوچک بر بدن است؛ در ابتدا شاید ناچیز بنماید، اما همان کوچک میتواند دروازه ورود میکروبها و سرآغاز عفونتی باشد که شخص را از پای در آورد.
آتش سوزی، حادثه ناخوشایندی است که درختان زیادی از جنگلها را به کام خود کشانده و طبیعت سرسبز آنها را خاکستری کرده است. گاهی این آتش سوزی، به اندازهای قدرت مییابد که آتشنشانهای ماهر نیز از مهار آن درمانده میشوند و در برخی موارد دست به دامان سایر نیروهای امدادی کشورها، مثل ارتش شده و حتی از کشورهای همسایه نیز استمداد میجویند. مهار این آتش سوزیها گاه چندین روز طول میکشد. اما آنچه این اتفاق هولناک را به وجود میآورد، چیزی جز ته سیگار یک بیاحتیاط، یا زغال برافروخته برجای مانده از آتش گردشگران و اموری از این دست که ناچیز به نظر میآیند نیست. تلخیهای کوچک نیز گاهی حوادثی میآفرینند که خانوادهها را به جان هم میاندازند.
شیرینیها و خوشیها مطلوب هر شخص و خانواده است و کم و بیش در هر زندگی خانوادگی وجود دارد و همه خواهان زیاد شدن آن لحظهها هستند. خوشیها شامل هر پدیدۀ خوشایندی است که نزدیکی دلهای اعضای خانواده را در پی دارد، مهربانی آنان نسبت به هم را برانگیخته و انگیزهای برای کمک به یکدیگر و فداکاری میشود؛ از یک لبخند دلنشین همسر در ابتدای روز، تا هدیه دادن به او، از مسافرت به همراه خانواده تا موفقیت در تربیت فرزندان، و سایر مواردی که هرکس بهتر از سایرین در زندگی خود تجربه کرده است.
در کنار شیرینیها، تلخیها جلوه میکنند؛ حوادثی که با بوی نامطبوعشان، لذت خوشیها را میزدایند. همگان از این دسته بیزارند و فراری. تلخیها نشاط زندگی را میگیرند و دلها را از همدیگر دور میکنند؛ از یک اخم غمانگیز همسر در پایان روز تا دعواها و قهرکردنهای چند روزه، از جدایی و یکدل نبودن اعضای خانواده تا بیتوجهی به امور فرزندان، و سایر مواردی که هرکس ممکن است در زندگی خود تلخی آن را چشیده باشد.
لحظات خوشایند زندگی، مطلوب هر فرد و خانواده است. هرکس خواهان زندگی آرام و بانشاط است و سعی بر این دارد تا اوقات خوش بیشتری را در زندگی خویش رقم بزند. از این رو تا حد توان خویش میکوشد و در مسیری که خود تشخیص داده، استوار قدم برمیدارد؛ یکی بیشتر و بهتر درس میخواند، دیگری بیشتر و بهتر کار میکند، آن یکی بیشتر و بهتر به خانوادهاش رسیدگی میکند و ... .
در این بین، به چند گزینه به عنوان پایه و اساس این مسیر میتوان نظر داشت که مختص شخص و خانواده خاصی نیست و هر شخص و خانواده میتواند بلکه باید در زندگی خویش به کار گیرد تا در مسیری که میپیماید، از موفقیت بینصیب نباشد. برخی از این امور مشترک را باهم مرور میکنیم:
1. ناخوشیها را کوچک مپنداریم:
آنچه در مبارزه با ناخوشیها باید مورد توجه قرار گیرد، کوچک نشمردن تلخیهاست؛ تلخی، هرچند کوچک و ناچیز باشد، تلخ است و ناخوشایند. و باید برای رفع آن کوشید. تلخی، نشانهای از کمبود در شیرینیهای زندگی است که باید جبران شود و الا، اولین خشت کج و سرآغاز زاویهای بزرگ خواهد بود. هیچگاه ناخوشیها را کوچک مپنداریم و برای حل آن تا جای ممکن بکوشیم. تلخی کوچک در زندگی، مانند زخمی کوچک بر بدن است؛ در ابتدا شاید ناچیز بنماید، اما همان کوچک میتواند دروازه ورود میکروبها و سرآغاز عفونتی باشد که شخص را از پای در آورد.
آتش سوزی، حادثه ناخوشایندی است که درختان زیادی از جنگلها را به کام خود کشانده و طبیعت سرسبز آنها را خاکستری کرده است. گاهی این آتش سوزی، به اندازهای قدرت مییابد که آتشنشانهای ماهر نیز از مهار آن درمانده میشوند و در برخی موارد دست به دامان سایر نیروهای امدادی کشورها، مثل ارتش شده و حتی از کشورهای همسایه نیز استمداد میجویند. مهار این آتش سوزیها گاه چندین روز طول میکشد. اما آنچه این اتفاق هولناک را به وجود میآورد، چیزی جز ته سیگار یک بیاحتیاط، یا زغال برافروخته برجای مانده از آتش گردشگران و اموری از این دست که ناچیز به نظر میآیند نیست. تلخیهای کوچک نیز گاهی حوادثی میآفرینند که خانوادهها را به جان هم میاندازند.
سلام و رحمت
پس ادامه مقاله؟؟؟؟؟
اینکه فقط مقدمه بود!