برای سفر، آماده شوید!
این مطلب در تاریخ 3 دی 1394 در سایت تبیان منتشر شد. (+)
خیری کن ای فـلان و غنیمت شمار عمر
زان پیشتر که بانگ بـر آید فــــــــلان نماند (سعدی)
چه زیبا سروده است استاد سخن، سعدی، تا این زرق و برق دنیا نه چشم سر را گول بزند و نه چشم دل را پر کند. چه زیبا گفته که چگونه و کی باید برای آن سفر مهیا شد و چه زیبا نصیحت نموده تا فرصتها از دست نرود.
مرگ حق است و حتماً و یقیناً سراغ همه خواهد آمد؛ شتری است که درِ خانه همگان خواهد خوابید. انسان و غیر انسان هم نمیشناسد. حتی زمین نیز میمیرد. (نک: بقره؛ 164)
مرگ اهل تعارف نیست؛ بزرگ و کوچک نمیشناسد و همانطور که دامن برترین مخلوق هستی، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه واله را گرفت، گریبان همه آدمیان را میگیرد. از این رو نه از مرگ میتوان فرار کرد و نه باید آرزوی فرار از آن را داشت. مرگ از هیچکس فاکتور گرفته نمیشود. همگان طعم آن را خواهند چشید (عنکبوت؛ 57).
مرگ اهل خبر دادن نیست. در هر زمان و در هر مکان و در هر موقعیتی ممکن است به سراغ ما بیاید. کار به پیر و جوان ندارد؛ اجل که فرا رسید خواهد آمد.
چــو آهنـگ رفتن کنـــــــد جــان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک (سعدی)
باید قبل از آنکه مرگ برسد فکری کرد و توشهای برگرفت. چه به سمتش برویم و چه از آن فرار کنیم، در هر حال او ما را در آغوش میگیرد و با خود میبرد. (نک: بحارالأنوار؛ ج 6؛ ص 132)
یاد مرگ
وقتی فرشته موت، چنین سرزده و بیتعارف میآید پس باید گوش به زنگ مرگ بود و فراوان از آن، یاد کرد. یاد مرگ توصیه همیشگی پیامبر خدا صلی الله علیه واله به اصحابش بود. آن حضرت به یارانش میفرمود که فراوان به یاد مرگ باشند تا غرق در لذات نشوند و از شهوات فاصله بگیرند. حقا که مرگ خوب موعظه گری است.
یاد مرگ برای تعدیل قوای درون کاراست؛ داروی مفید برای درمان شهوات، طمع، حسد، بدبینی، ریا و دلبستگی به دنیاست. اصلاً اگر حیوانات هم مانند ما از مرگ شناختی داشتند چنین نمیخوردند و هرگز حیوان فربهای در دنیا پیدا نمیشد. این را پیامبر صلی الله علیه واله فرمود.
یاد مرگ، مایه ریشهکنی غفلت، ایمان قلب به وعدههای الاهی، تلطیف روح، شکسته شدن عَلَمهای هوای نفس و خاموشی آتش حرص و طمع و مایه تحقیر دنیاست. باارزش است که ساعتها به آن بیندیشیم و برای آن لحظه آماده شویم. چنین تفکری است که ارزش یک ساعتش برابر عبادت یک سال دانسته شده است.
در برخی روایات، یاد مرگ به عنوان آخرین وسیله برای به راه آوردن کسانی شمرده شده که به خطا میروند. اگر این دارو برای آنها شفابخش نبود، داروی دیگری در آنها کارساز نخواهد بود، چراکه در آنها خیری نیست.
باید همیشه به یاد این سفر بود. به زیارت اهل قبور رفت و سرنوشت خود را در آینه دیگران دید و برای آن سفر، بار خود را بست.
توشه راه
سفر مرگ در پیش است و آنکس که هماکنون به فکر توشه این سفر نباشد، باخته و حتماً زیان میبیند. از الآن که دستمان میرسد باید برای آن زمان که کاری از ما بر نمیآید فکری کرد و چارهای اندیشید.
این سفر برای ما که نرفتهایم ناآشناست. آنان که رفتهاند نیز رسانهای ندارند تا ما را باخبر کنند و چند و چون آن را برای ما بازگویند. از این رو باید به دنبال منبعی مطمئن بود تا موثقترین اطلاعات این راه را در اختیار ما بگذارد. قرآن، که راهنمای خداوند برای هدایت بشر است، به خوبی مایحتاج انسان برای این سفر را برمیشمرد؛
وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ؛
و اگر در راه خدا کشته شوید، یا درگذرید، آمرزش و رحمتی از خدا بهتر است از آنچه آنان میاندوزند. (ال عمران؛ 157)
هرچند اشاره این آیه به جریان خاصی است، اما آنچه خدا خبر از آینده انسانها میدهد برای همه انسانها و برای همه عصرها سودمند است. اینکه در اولین مرحله، مغفرت و بخشایش الاهی است که کارگشاست و در دومین مرحله باید به رحمت او امید بست. غیر از این دو، چیز دیگری به کار نمیآید.
اینکه در افواه مردم جاری است که «برای رفتگان، طلب رحمت و مغفرت کنیم» ریشهای قرآنی دارد و حقا که خوب توشهای است که میتواند از سوی بازماندگان برای رفتگان ارسال شود؛ اما نباید فراموش کرد که ذرهای توشه که توسط خود شخص مهیا شود برتر از انبار خیراتی است که سایرین برای او میفرستند.
ذکر خیر
چندی پیش محضر استادم بودم و ایشان مرا نصیحت مینمود. آنچه از آن سخنان فراموشم نمیشود این است که فرمود: فلانی، ما باید به بهشت برویم. ما باید باور کنیم که راهی جز این نداریم؛ چراکه ما تاب تحمل آتش جهنم را نداریم.
جمله شب میرسد از حق خطاب
خیـــز غنیمت شمــر ای بینوا
ور نــه پس مرگ تو حسرت خوری
چون که شود جان تو از تن جدا (مولوی)