زندگی با طعم خوش 3
این مقاله با همراهی و یاری حاج آقا، در مجله قدر سازمان اوقاف و امور خیریه شماره 69 بهمن 92 به چاپ رسید.
3. تجربه شیرینیها را به کار بگیریم:
رفع تلخیها به تکرار شیرینیهاست. همانطور که پیشتر اشاره شد، تلخی، همان شیرین نبودن است. از این رو وقتی شیرینی فراوان شد، مجالی برای تلخی نخواهد ماند. ما باید همیشه بهانهای برای خوشی داشته باشیم. اما با این وجود، گاه کفگیر به ته دیگ میرسد و بهانهای نمییابیم. در این اوضاع، بهره بردن از تجربه دیگران بسیار کارگشا خواهد بود.
استفاده از تجربه دیگران به شیوههای گوناگون خواهد بود:
- گاه جرقههای خوشی را در زندگی دیگران میبینیم که اتفاقات خوشایند دیگری را برای آنها در پی داشته است. یا در یک جمع دوستانه، خاطره دوستمان در مورد رقم زدن شیرینی در زندگیاش را میشنویم. یا فیلمی را از طریق تلویزیون تماشا میکنیم که این تجربه را در اختیارمان قرار میدهد. این تجربهها به وفور در اطراف ما وجود دارد، به گونهای که پیرامون ما را به یک آزمایشگاه پدیدههای جوراجور و نمایش تأثیرات آن پدیدهها در ایجاد خوشیها و ناخوشیها تبدیل نموده است.
- نصایح بزرگترها، سپید موها، پیشکسوتان و تجربه آموختهها گنجینه ارزشمندی است که آنها برای کسبش، عمر خود را که گرانبهاترین کالای زندگیشان بوده، هزینه کردهاند. این گنجینه گرانبها را قدر بدانیم و از آن بهترین استفاده را ببریم. به نصیحت آنان گوش فرا دهیم و اگر سکوت کردند، سکوتشان را بشکنیم و از آنها پند و اندرز بخواهیم.
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را[1]
- مشاوره را فراموش نکنیم.
شاید تأکید این مطلب خالی از لطف نباشد؛ مشاور آگاه، امین و دلسوز، میتواند ارائه دهنده راهکارهایی برای شیرین کردن تلخیها باشد. مشاور خوب، علاوه بر این که فردی بااطلاع و آگاه از مسائل تربیتی و رفتاری است و منبع علمی خوبی برای ارائه راهکار به شمار میآید، در عین حال از گنجینههای ارزشمند تجربیات نیز محسوب میشود. مشاور خوب، علاوه بر این که از زندگی خود، توشههایی از تجربه به دست آورده است، به دلیل موقعیت شغلیاش، چندین برابر آن تجربههای شخصی، از زندگی دیگران تجربه اندوخته است. از این رو، دست مشاور خوب، برای ارائه بهترین راهکارهای دوری و خروج از ناخوشیها، همیشه پر است.
- به دنبال بهانه باشیم.
دیدهاید که بذله گویان، به دنبال کوچکترین اتفاق برای بذلهگوی هستند، تا جایی که بیاهمیتترین رفتارها و امور، برای آنها دستمایه طنز و لطیفهای میشود. ما نیز همیشه به دنبال بهانهای برای خوشیها باشیم. با داشتن بهانه برای شیرینکامی، راه را بر تلخیها ببندیم. همانطور که تلخیها از هر امر کوچکی سعی در ورود به زندگی خانوادگی ما دارند، ما نیز هر امر کوچکی را دروازهای برای ورود خوشبختی کنیم؛ یک لبخند شیرین، یک هدیه زیبا، یک تشکر مهربانانه و ... .
یکی از اساتیدمان میگفت: «من برای خوشحال کردن همسرم، در روز تولدش، با یک تیر، دو نشان را میزنم.» از او پرسیدیم: چگونه؟ پاسخ داد: «تولد همسر من، روز اول فروردین است. من برای تولدش، هدیهای میگیرم. چون در آن روز همه اقوام در خانه پدرم جمع میشوند، من هدیه همسرم را در آن جمع فامیلی به او اهدا میکنم، هم به همسرم هدیه دادهام، هم اهمیت همسرم را برای خودش و دیگران، به صورت علنی ابراز کردهام. همواره بهترین واکنشهای همسرم نسبت به این رفتارم را هم دیدهام.»
4. دانستهها را به کار گیریم:
تاکنون برخی موارد را دانستیم؛ کوچک ندانستن تلخیها، هر چقدر هم کوچک باشند، استفاده از تجربیات دیگران، ایجاد فرهنگ مشاوره برای مواجه نشدن با ناخوشیها، اهمیت به نصایح دیگران و استفاده از اندوختههای علمی و تجربی آنها. خیلی موارد دیگر هم وجود دارد که ما در اینجا بیان نکردیم و همه از آن اطلاع دارند؛ اهمیت به فضایل اخلاقی در زندگی مثل صداقت، مهربانی، گشاده رویی و ...، دوری از رذایل اخلاقی مثل دروغ، اهانت، تندخویی و ...، اهمیت به سلامتی جسم و ورزش و موارد دیگر.
ولی باید توجه کنیم که دانستن به تنهایی، دردی را دوا نمیکند. ما هر چقدر با اصول صحیح شناگری آشنا باشیم، تا وقتی شنا نکنیم و در مرحله عمل، مهارت خود را نشان ندهیم، شناگر ماهری به شمار نمیآییم. همین طور، یک مهندس هم، اگر بهترین حلّال مسائل ریاضی باشد و بر همه فنون و قواعد هندسه و مهندسی مسلط باشد، اما نتواند یک نقشه خوب و اصولی طراحی کند، مهندس واقعی نخواهد بود.
از این رو، وقتی برای رونق و آرامش زندگیمان به مشاوره مراجعه کردیم یا نصیحت یک دلسوز آگاهی را شنیدیم، یا مطلبی را در کتابی سودمند خواندیم، باید به آن عمل کنیم تا نتیجه آن را در زندگی مشاهده کنیم. تنها با شنیدن و دیدن و خواندن و در نهایت دانستن، و بعد از آن تحسین کردن، تحولی در زندگی رخ نخواهد داد.
شاید گفتن این نکته ضروری نبود، اما اهمیت آن وقتی روشن میشود که همواره میبینیم بسیاری از تلخیهایی که در خانواده ما و خانواده اطرافیان و دوستان صورت میگیرد، از نادانستنیها نیست، بلکه برخی از آن امور را، حتی کوچکترین اعضای خانواده هم میدانند، اما بزرگترین اعضای خانواده هم به آن عمل نمیکنند. مرحوم آیت الله بهجت، تکیه کلامشان در نصیحتها و دستورالعملهایشان چنین بود: « آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت.»
پایان
- ۵ نظر
- ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۳۴
- ۱۱۰۰ نمایش