بیا تا سزاوار حضرت قرآن شویم
عکس از "عکاس مسلمان"
این مطلب در تاریخ 8 تیر 1395 در سایت تبیان منتشر شده است. (+)
با این که میدانیم کتاب خدا، قرآن، جایگاه ویژهای دارد اما گاهی از آن غافل میشویم. آنچنان به فکر عمل کردن به آن میافتیم که گمان میکنیم ناخوانده میتوانیم عامل به آن باشیم.
-
هین بخوان قرآن ببین سحر حلال[1]
قرآن که مِهین کلام خوانند آن را
گه گاه نه بر دوام خوانند آن را
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم
کاندر همه جا مدام خوانند آن را[2]
قرآن خواندن مانند دعا کردن برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ همچنان که دعا را کافی نمیدانیم و به فکر زمینهسازی برای ظهوریم و اندیشهها را رشد میدهیم و شرایط اجتماعی را فراهم میکنیم و به فکر آمادگی نظامی هستیم و دانش میاندوزیم، در عین حال وظیفه داریم که دعا کردن را نیز فراموش نکنیم؛ چراکه دعا کردن برای فرج از ما خواسته شده و توجه به سایر امور نباید ما را از دعا برای آن غافل کند. در مورد قرآن خواندن نیز چنین است:
فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن[3]؛ هر چه از قرآن میسر مىشود بخوانید.
دانستن معانی و تفسیر آیات و اندیشه برای اجرای دستورات و گسترش فرهنگ قرآنی چیزی از ارزش قرائت قرآن کم نمیکنند؛ چراکه خواندن آیات قرآن، آن هم با نگاه به خطوط قرآن، خود ارزشی مستقل است و روا نیست مورد غفلت قرار گیرد؛ هم باید قرآن خواند هم به سایر جهات توجه کرد.
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست[4]
گاهی در میان دوراهی بین دعا و قرآن میمانیم؛ ترجیح میدهیم که دعا بخوانیم و گریه کنیم و از خدا بخواهیم نه این که گوشهای بنشینیم و مصحف شریف را بگشاییم و قدری از قرآن بخوانیم. فکر میکنیم اگر قرآن بخوانیم حاجاتمان بیپاسخ میماند. در حالی که خداوند خود فرموده که اگر خواندن قرآن، کسی را از دعا کردن باز دارد به او بهترین اجر شاکرین را عطا خواهد کرد.[5]
نباید پنداشت که قرائت و تلاوت آیات قرآن برای یک سطح خاصی است و وقتی ما پا را از آن سطح فراتر گذاشتیم دیگر نیازی به خواندن نداریم. نخیر. حتی بزرگانی مانند امام خمینی رحمة الله علیه تا پایان عمرشان ملازم قرآن بودند و آن را از روی مصحف شریف قرائت میکردند. این، سنتی الاهی است.
- دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند[6]
ارتباط با قرآن هرچه محکمتر، بهتر. امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّهُ لَیُعْجِبُنِی أَنْ یَکُونَ فِی الْبَیْتِ مُصْحَفٌ یَطْرُدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الشَّیَاطِین[7]: این که در خانهای قرآنی باشد که خداوند به حرمت آن، شیاطین را دور کند، برای من پسندیده است.
هرچه مسیری را انتخاب کنیم که ارتباط بیشتری با قرآن (حتی ظاهرش) داشته باشیم، آن مسیر بهتر است. تا جایی که اگر قرآن را در حافظه هم داشته باشیم بهتر آن است که دیدگان را نیز از آن محروم نکنیم؛ قرآن را در برابر چشمان قرار دهیم و با نگاه به کلماتش آن را بخوانیم. وقتی اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام چنین پرسید که قرآن را از حفظ بخواند یا با نگاه بر مصحف شریف؟ امام گزینه دوم را برگزید و نگاه بر قرآن را عبادتی مضاعف شمرد.[8]
مباد که قرآن شریف در منزل داشته باشیم و مدتهای درازی از گشودنش گذشته باشد. مباد که قرآن مهجور[9] شود و روزی از دست ما به درگاه الاهی شکوه برد. چرا که یکی از سه شاکی نزد خداوند، همین قرآنی است که به آن مراجعه نمیشود و غبار غم بر روی آن نشسته است.[10]
قرائت قرآن، مقدمه است برای رفع این مهجوریت. خانهای که در آن صدای قرآن به گوش میرسد مانند ستارهای برای اهل آسمان میدرخشد. قرآن را باید خواند. و البته وقتی دیگری هم قرآن میخواند باید به آن گوش سپرد:
إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا[11]؛ چون قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید.
خواندن و گوش سپردن به قرآن نیز مقدمه است برای اندیشیدن در آن و فهمیدنش. نکند که بر دل ما قفل زده باشند و از تدبر در آن باز مانیم که در این صورت، سخت مورد سرزنش خود قرآن قرار گرفتهایم:
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها[12]؛ آیا به آیات قرآن نمیاندیشند؟ یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است؟
و در نهایت، فهمیدن قرآن نیز مقدمهای است برای عمل به آن. چراکه قرآن کتاب انسانساز است، کتاب زندگی است، کتاب سعادت بشر است.
-
اندر رمضان خاک تو زر میگردد[13]
شکی نیست که خواندن قرآن دارای ارزش و جایگاه ویژهای است؛ اما گاهی این ارزش دوچندان میشود. این ویژگی گاهی از مکانی است که خواندن قرآن در آن اتفاق میافتد مانند ارزش ویژه قرائت قرآن در سرزمین وحی؛ مکه. گاهی نیز این ارزش از زمان قرائت است. ماه رمضان که به بهار قرآن شهرت یافته از این زمانهای ویژه است. ماه رمضان قداستش را از قرآن گرفته:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ[14]؛ ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است.
با این موقعیت ویژه است که رسول خدا صلی الله علیه واله ارزش تلاوت یک آیه در این ماه را با ختم کامل قرآن در سایر ماهها برابر دانسته است؛ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور.[15]
ماه رمضان، ماه قرآن است. ماهی است که حسنات در آن، چند برابر میشوند. شب قدر، شب نزول قرآن است. شبی است که ارزشی بیش از چند ده سال دارد. با این زمینهای که خداوند برای مؤمنین فراهم نموده و این آثار و برکاتی که برای اهل قرآن شمرده شده، اگر کسی خود را از این کتاب مقدس محروم کند: آن را نخواند، به آن گوش نسپارد، در آن اندیشه نکند و نفهمد، و از عمل کردن به آن غافل شود، نباید بر کسی جز خودش خرده بگیرد. گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟
[1]. مولوی؛ مثنوی معنوی، دفتر پنجم
[2]. خیام؛ رباعیات
[3]. مزمل؛ 20
[4]. شیخ محمود شبستری؛ گلشن راز
[5]. علامه مجلسی؛ بحارالأنوار، ج89، ص200
[6]. حافظ؛ غزلیات
[7]. شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 206
[8]. علامه مجلسی؛ بحارالأنور، ج89، ص 196
[9]. دور افتاده
[10]. روایت امام صادق علیه السلام: شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 206
[11].اعراف؛ 204
[12]. محمد؛ 24
[13]. مولوی؛ دیوان شمس
[14]. بقره؛ 185
[15]. ابن طاووس؛ إقبال الأعمال، ج1، ص27