برای مشاهده تصویر در اندازه بزرگتر، روی آن کلیک کنید.
نمیشناختمش، اما مدافع سرسخت قمه زنی بود؛ تا اندازهای که در برابر مراجع هم ایستادگی میکرد و آنها را اهمال کار در امور ضروری دین! میدانست. میگفت چرا باید در برابر تمسخر دین از سنتمان دست برداریم؟ اگر فردا، دیگر امور دینمان را به تمسخر کشیدند، از آن هم دست بر داریم؟ مگر قرار است ما به ساز دنیا برقصیم؟! در دنیا قوانین موافق همجنسگرایی، به اجرا گذاشته میشود و مخالفان را محکوم میکنند. آیا ما هم برای خوشایند دنیا همجنسباز شویم؟!
از خلط مباحثش ناراحت شدم. مطلبی از استاد قرائتی در باب نهی از قمه زنی مردم یک شهر خواندم. برای او نیز فرستادم.
از متنی که برایش فرستادم تشکر کرد. در جواب گفت: ... رمی جمراتی که ما در مکه انجام میدهیم، مورد تمسخر غرب است. آیا باید از آن هم دست کشید؟ ...
به او گفتم: عزیز من! ما در دین، اموری داریم که ضروری و واجب است و نباید ترک شود. در آن امور، هرچه هم دنیا ما را مسخره کند، کوتاه نمیآییم و به آن پایبندیم. اما برخی امور است که اگر ترک هم کردیم، صاحب شریعت ما را مؤاخذه نمیکند، پس چرا بندهاش کاسه داغتر از آش میشود و پایبندی به آن را مطالبه میکند؟
من روی خوب یا بد بودن "قمه زدن" صحبتی نداشتم، بلکه تنها از نظر علما دفاع میکردم (که البته موافق همین نظر نیز بودم).
ما اگر بندهایم، باید بندگی کنیم، آن هم همیشه و همه جا. اما اگر قرار نیست بنده باشیم، خدا که آگاه است، با خودمان نیز صادق باشیم و خود را گول نزنیم. بودند عدهای که نزد مرجع تقلید بزرگ جهان، آیت الله بروجردی آمدند و گفتند ما در طول سال مقلد شماییم، اما در این ده روز (دهه محرم) مقلد شما نیستیم! این جز یؤمن ببعض و یکفر ببعض نیست.
فراموش نکینم که مرزها همچنان باریک اند.