شیوه های برخورد امام هادی ع با غالیان - قسمت دوم
بخش اول؛ غالیان
- غلو چیست؟
غلو در لغت به معنای تجاوز از حد و بالا بردن از جایگاه حقیقی است.[1] غالیان کسانی هستند که بندگان خدا را از مقام عبودیت بالا برده و صفات خدا و افعال او را براى آنان ثابت کنند.[2]
غلو یک پدیده غیرطبیعی و ناشی از فساد عقیده است. دلیل این فساد نیز، چیزی نیست جز عدم فهم دین و دوری از حقیقت بندگی خدا و شگفتزدگی از کرامات مخلوق به جای معجزات خالق. این پدیده همان طور که قرآن به آن اشاره میکند[3] در سایر ادیان نیز به چشم میخورد.[4]
پس از وفات[5] رسول الله ص، اولین ادعای غلوآمیز از سوی خلیفه دوم در مورد نامیرایی پیامبر بود.[6] این امر را میتوان جرقهای بر آغاز جریانهای افراطی و انحرافی در تاریخ اسلام دانست. اوج این جریانها را در عصر امام صادق ع که همراه با ظهور فرق مختلف، فضای نسبتاً وسیعی برای بحثهای مختلف علمی فراهم بود، شاهدیم، به طوری که در کتب روایی، روایات فراوانی از امام صادق ع در این باب نقل شده است.
از زمان امام رضا ع روند شکلگیری نهاد وکالت آغاز میشود؛ این امر به معنی دسترسی کمتر شیعه به امام خود بود که به دنبال آن خطرات این گروهها نیز پررنگتر شده و در مقابل، برخوردهای شدیدتری میطلبید. به همین جهت، از این زمان تا پایان عصر حضور ائمه ع، هرچند شاهد ظهور فرق مختلف غالیگری در بین شیعیان نیستیم، ولی برخوردهای متفاوتی از جانب امامان با این افراد صورت میگرفت. اوج این مبارزات دوران نزدیک به عصر غیبت، مربوط به فعالیتهای امام هادی ع است؛ به گونهای که در برخوردهای حضرت، از روشنگری و بیان معارف و لعن و بیزاری از غالیان تا امر به ضرب و جرح و حتی قتل آنها دیده میشود. به همین دلیل، فعالیتها و برخوردهای امام در برابر این افراد، مجموعهای است که الگوی صحیح مبارزه و برخورد با غلات در شرایط مختلف را بیان میکند.
شکلگیری پدیده غلو در بین گروههای شیعی بدین معنی نیست که این جریان لزوماً وابسته به تشیع است، بلکه چه بسا افرادی که افکار و عقاید شیعه را بستر مناسبی جهت تأمین امیال و سیاستهای نادرست خود دانسته و چه بسا افرادی که با عدم زدودن جهل خود و گاه از سر محبت زیاد، در دام چنین گروهها و انحرافاتی افتادهاند. علاوه بر این که شکلگیری گروههای افراطی در سایر مذاهب و ادیان نیز غیر قابل انکار است؛ مانند مسیحیانی که در مورد عیسی مسیح ع دچار غلو شدند یا برخی از اهل سنت که به انحراف رفته و به غلات عباسیه شهرت یافتند.[7]
- تأثیرات جریانات غالیگری بر اسلام
غالیان با افکار و عقاید افراطی خود، نقش مهمی در جنگ علیه اسلام ایفا میکنند. تأثیر این گروههای افراطی را میتوان در چند مورد بر شمرد:
- غالیان با افشاندن بذر افکاری که موجب درگیری و اختلاف بین شیعه میشود و حتی گاهی به کشتار در بین گروههای اسلامی میانجامد، موجب سرکوبی حرکتهای شیعی و ضعف نیروی حقیقی مدافع اسلام میشوند.
- غلات با زشت جلوه دادن چهرهی زیبای دین، خواسته یا ناخواسته، بر دور کردن مسلمین از رهبران دینی اقدام کردهاند و این امر محقق نمیشود مگر به وسیله افکار منحرف و مسموم آنها که مسلمانان از آن اکراه دارند و همین افکار موجبات دوری مردم را فراهم میکند.
- غالیان خواسته یا ناخواسته، افکار ملحدان و مشرکان را که از اسلام حقیقی فاصله زیادی دارد، وارد فکر و عقیده اسلامی میکنند.[8]
- غالیان دوران
امام دهم ع
هرچند در دوران امام هادی ع مانند عصر امام صادق ع، سردمداران فرق غلات وجود نداشتند، اما از آن جهت که عصر حضور به پایان خود نزدیک میشد و از سوی دیگر، محاصره امامان شیعه نیز شدیدتر و دسترسی شیعیان به رهبرانشان دشوارتر میگشت، جریانات افراطی نیز، تمام قدرت خود را به کار میگیرند تا از این فرصتها کمال بهره دلخواه را ببرند. به همین جهت، با این که در این دوران با فرقه جدیدی روبرو نیستیم، اما از فعالیت بزرگان این جریان هم نمیتوان چشم پوشید. البته اکثر این افراد هم، طرفدار فرقههای معروف غلات مانند خطابیه بودند.[9]
از میان افرادی که در زمان امام هادی ع به غلو شهرت داشتند، به پنج نفر از آنها اشاره میکنیم:
1. علی بن حسکه قمی: وی از جمله افرادی است که به کذب، شهرت داشته است[10] و برخی سران دیگر غلات در عصر امامین عسکریین ع از شاگردان او محسوب میشوند.
2. قاسم یقطینی: وی شاگرد علی بن حسکه است که در غلو، بر طریق استاد خود قدم برداشته و همچون علی بن حسکه از بزرگان غلات محسوب میشود[11]. شاید به همین علت است که در روایات، وی به همراه استاد خود مورد لعن قرار گرفته است.
3. محمد بن نصیر نمیری: وی ادعای نبوت از جانب امام هادی ع داشت. از جمله عقایدی که برای وی شمرده شده است بدین قرار است: ربوبیت امام علی النقی ع، تناسخ، اباحه محارم، حلال شمردن نکاح مردان برای همدیگر[12]. کار او بدانجا کشید که فرقه «نصیریه» در تاریخ به نام او ثبت شد. البته پیروانش پس از او، به چند گروه تقسیم شدند.[13]
4. حسن بن محمد بن بابای قمی: او که به «ابن بابا» شهرت داشت، از جمله کذابین مشهور[14] و از شاگردان علی بن حسکه شمرده شده است.[15] علاوه بر دوران حیات امام هادی ع، در زمان امامت امام حسن عسکری ع نیز زندگی میکرد و از جانب ایشان نیز مورد لعن قرار گرفته است. وی گمان میکرد پیامبری از جانب امام حسن عسکری ع است.[16]
5. فارس بن حاتم قزوینی: فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی هم از جمله دروغگویان مشهور است. وی در ابتدا بر عقاید حقه پایبند بود، ولی در نهایت همچون برادرش طاهر بن حاتم، وارد جریانات غالیگری شد.[17] از جمله مطالبی که در مورد او بیان شده است، حیلهگری ماهرانه اوست. به گونهای که امام هادی ع شیعیان را از مجالست و همکلامی با وی نیز بر حذر میداشت.[18]
برای وی آثاری بر شمرده شده است؛ از جمله: کتاب الرد على الواقفة، کتاب الحروب، کتاب التفضیل، کتاب الرد على الإسماعیلیة[19]
[1] العین، ج4، ص446. مجمع البحرین، ج1، ص318.
[2] راهنمای حقیقت، ص114.
[3] برای نمونه: (یا أَهْلَ الْکِتابِ لاتَغْلُوا فی دینِکُمْ وَلاتَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْه)؛ نساء/171.
[4] شبهه الغلو عند الشیعه، ص30.
[5] در زمان پیامبر ص
مورد قابل ذکر و جریان خاصی در میان مسلمانان گزارش نشده است، هرچند در موارد نادری،
اشتباهاتی از روی جهل اتفاق افتاده است که میتوان به ماجرای خورشیدگرفتگی در زمان
وفات ابراهیم، فرزند پیامبر ص اشاره کرد.
[6] تاریخ طبری، ج3، ص200.
[7] غالیان، ص37.
[8] منهاج التحرک عند الإمام الهادی ع، ص74.
[9] غالیان، ص125.
[10] رجال کشی، ج2، ص806.
[11] همان، ص803.
[12] او قائل به این بود که خداوند، چیزی از لواط (اعم از فاعلیت و مفعول واقع شدن) را حرام نکرده است، چرا که برای فاعل لذت است و برای مفعول، تواضع و هر دو امر پسندیده است. گفته شده خود او، به همراه غلامش که مشغول این امر ناپسند به صورت آشکار بودهاند دیده شده است.
[13] رجال کشی، ج2، ص805.
[14] همان.
[15] همان، ص806.
[16] همان، ص805.
[17] معجم رجال الحدیث، ج9، ص156. رجال کشی، ج1، ص15.
[18] رجال کشی، ج2، ص806.