دیگر نیا!
- به مدیر گفتیم که استاد الف را برای این درس تعیین نکنید، چون تجربه خوبی در زمینه تدریس این درس نداشته است؛ سختگیریاش چندان اهمیت ندارد، اما عدم توجه به یادگیری دانشجویان و عدم تسلط بر حوزه تخصصی ما، کم اهمیت نیست، چون استاد الف، عضو هیئت علمی رشته دیگری بود. اما جناب مدیر به خرجشان نرفت که نرفت؛ قرار شد درس شروع شود تا بعدا در مورد استاد صحبت کنیم! ترم هم که آغاز شد اظهار داشتند که صلاح نیست به استاد بگوییم «دیگر نیا»!
- برگههای نظرسنجی را از همه دوستان گرفتم و آنها را پاره کردم و در سطل زباله ریختم. یک نفر به مدیر گزارش داد. مدیر مرا خواست و از علت کار جویا شد. گفتم: ترم گذشته از ما در مورد استاد ب نظرسنجی کردید، همه دوستان دانشجو از کار و سطح علمی ایشان ناراضی بودند. اما در ترم جدید استاد ب همچنان همان درس را تدریس میکند. ما هم نتیجه گرفتیم که نظرسنجی یعنی کشک! مدیر گفت: ما که نمیتوانیم به خواسته شما، استاد را از تدریس محروم کنیم و بگوییم «دیگر نیا»!
- استاد ج، چندان بر درس مسلط نبود، از دوستان شنیده بودم که روزی مدیر به موسسهای مراجعه میکند و استاد ج را آنجا میبیند. اتفاقا استاد ج تخصصی غیر از رشته ما داشت. جناب مدیر که خیلی به ایشان ارادت داشت، از ایشان دعوت میکند تا به جمع ما بیاید و تدریس رشتهای که اصلا در آن تخصص ندارد، آن هم در سطح عالی بپردازد. شاید خجالت کشیده بگوید به جمع ما «دیگر نیا»!
- ...
***
قصد اهانت به جامعه علمی کشور ندارم، اما به برخی واقعیات کلام آقای جعفریان رسیدهام؛ خدا نکند که به پیشرفت علمی واقعی بگوییم «دیگر نیا»!
- ۰ نظر
- ۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۵:۳۳
- ۳۶۳ نمایش