چهار نکته از حضرت زهرا سلام الله علیها
این مطلب در تاریخ 20 اسفند 1394 در سایت تبیان منتشر شد. (+)
در مورد زندگی صدیقه طاهره سلام الله علیها کتابها و مطالب زیادی نوشته شده و نکات فراوانی گفته شده است. واکاوی چندین و چندباره زندگی این گوهر نبوی، ما را به روشنی راه الهی رهنمون میکند. از این رو چند نکته دانهدرشت از زندگی آن بانو را مرور میکنیم.
برترین زن هستی
در روایات، از چهار زن به عنوان قله افتخارات زنان نام برده شده است؛ آسیه؛ همسر فرعون، مریم؛ دختر عمران، خدیجه؛ همسر رسول الله صلی الله علیه واله و حضرت زهرا؛ دختر ایشان.[1]
در این میان، والاترین مقام از آن حضرت فاطمه سلام الله علیهاست؛ از ایشان در زبان بسیاری از زیارات و دعاها و روایات با تعبیر «سیدة نساء العالمین» یا «سیدة نساء أهل الجنة» یاد شده است. هرچه باشد خداوند نیز مقام این بانو را گرامی داشته و از ایشان به کوثر (خیر و برکت فراوان) یاد میکند:
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ؛[2]
ما به تو کوثر بخشیدهایم.
میزان حق و باطل
پیامبر صلی الله علیه واله در مورد امام علی علیهالسلام فرمود که حق با علی است و علی با حق است.[3] پیامبر در مورد امام علی تضمین داد که هر کس او را همراهی کند مطمئن باشد که در صراط مستقیم قدم بر می دارد؛ هرکس سیره امام را در پیش گیرد، توصیههای اخلاقی و حکومتی او را به کار گیرد و با ورعش او را یاری دهد و در هر حال از او فاصله نگیرد، بداند که با حق است.
چنین تضمینی در مورد حب و بغض حضرت زهرا سلام الله علیها نیز وارد شده است. سلمان از پیامبر صلی الله علیه واله نقل کرده است که حضرت فرمود: هرکس دخترم، فاطمه را دوست بدارد، در بهشت با من است و هرکس بغض فاطمه را در دل داشته باشد جایگاهش آتش است.[4]
همانطور که ثابت کردن «در خط علی بودن» دلیل میخواهد و نشان علوی بودن، باید در رفتار ظاهر شود و نمیتوان به ادعای علوی بودن اکتفا کرد، «با فاطمه بودن» نیز دلیل میخواهد و نشان فاطمی باید در عمل دیده شود وگرنه مصائب فاطمی، اشک خیلیها را در میآورد؛ همانطور که اشک برخی دشمنان ایشان را نیز در آورد.
فدک؛ شاید یک بهانه
آنچه از شواهد و قرائن برمیآید این است که فدک، تنها یک بهانه بود نه بیش از آن.[5] چنان نبود که حضرت دل به آن قطعه زمین بسته باشد و درصدد به دست آوردن آن باشد. بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نیز امام علی علیهالسلام در نامهای به همین مطلب اشاره میکند و میگوید که: مرا با فدک و غیر فدک چه کار؟[6]
این مطلب تا وقتی است که حرف از دنیاست. ولی گاهی حرف از حق است، در آن صورت است که امام علی علیهالسلام نیز چراغ بیت المال را زودتر خاموش میکند که مبادا بیش از اندازه بسوزد. در اینجا هیچ تفاوتی میان حق خودشان و غیر خودشان نیست و محکم پای آن میایستادند.[7]
ضمن اینکه فدک، زمینهای شد برای بیان حقایقی که اگر از زبان دختر پیامبر صلی الله علیه واله گفته نمیشد شاید کسی دیگر نمیتوانست آن را بیان کند؛ حتی امام علی علیهالسلام. از این رو دختر پیامبر، چادر به سر کرد و به همراه جمعی از زنان به مسجد آمد و در دفاع از حق ـ که به فرموده پیامبر، بدون شک همراه علی بود ـ خطبه خواند؛ آن هم خطبهای که فلاسفه و دانشمندان نمیتوانند به جامعیت و عظمت آن سخن بگویند؛ سخنانی که تنها در نهج البلاغه میتوان نمونههای آن را یافت. بعد از آن هم کوتاه نیامد و وصیت کرد که جز خواص، کسی اجازه شرکت در تشییع جنازهاش را ندارد.
این صراحت ـ که کسی را یارای مقابله با آن نبود مگر با برخورد فیزیکی و کتک و اهانت ـ تنها اختصاص به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت و کسی غیر از امام جرأت نداشت آنچنان از مهاجرین روی بگرداند و مسلمانان را سرزنش کند.
فراقی سنگین برای امام
پیامبر صلی الله علیه واله به دخترش فرمود که تو از جهت پدر و شوهر، بهترین مردم هستی.[8] این افتخار منحصر در حضرت زهراست. گفته شده که تنها مرد مناسب شوهری حضرت زهرا سلام الله علیها، امام علی علیهالسلام بود و در مقابل تنها زنی که همتای امام علی علیهالسلام بود، کسی نبود جز حضرت زهرا سلام الله علیها.
این همتایی و صمیمیت چنان در زندگی آن دو یار آسمانی ریشه دوانده بود و زندگی ایشان را در بر گرفت و آنچنان قلبهایشان را به هم گره زد که تنها جدایی بود که میتوانست ناله فاتح خیبر را در آورد.
امام علی علیهالسلام آنچنان به فاطمه سلاماللهعلیها علاقمند بود که با شهادت آن بانو، به شدت میگریست و آه و نالهاش آشکار بود.[9]
سراسر جمله عالم پر زنانند
زنی چون فاطمه خیر النسا کو[10]
[1]. مجلسی، بحارالأنوار، ج14، ص 231
[2]. کوثر؛ 1
[3]. شوشتری، إحقاق الحق،ج16،ص384
[4]. حمویی شافعی، فرائد السمطین، ج2، ص67
[5]. رک: آیت الله مصباح، سلسله درسهای «شرح خطبه فدکیه»، جلسه چهارم، 25 مرداد 1389
[6]. نهج البلاغه، نامه45
[7]. رک: شهید مطهری، مجموعهآثار، ج15، ص 898
[8]. أنصاری، الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء،ج21، ص264
[9]. مسعودی؛ مروج الذهب، ج2، ص291
[10]. سنایی