باکوره

باکوره

باکوره، همان نوبرانۀ میوه‌هاست!
می‎خواهم نویسندگی را نوبر کنم ...

روشنی چشم اهل قم

پنجشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

این مطلب در تاریخ 1 بهمن 1394 در سایت تبیان منتشر شد. (+)


انتساب به خاندان علم و ادب، یکی از امتیازاتی است که حضرت معصومه سلام الله علیها بدان مزین است و خود نیز از این امتیاز بهره برده و در زمره بزرگ‌ترین بانوان عالِمِه اسلام قرار گرفته است.

عالمه‌ای والا مقام

امّا دختران حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام بر حسب آنچه به ما رسیده افضل آن‏ها سیّده جلیله معظّمه، فاطمه بنت امام موسى علیه السّلام معروفه به حضرت معصومه علیها السّلام است که مزار شریفش در بلده طیّبه قم است که داراى قبّه عالیه و ضریح و صحن‏هاى متعدّده و خدمه بسیار و موقوفات است، و روشنى چشم اهل قم و ملاذ و معاذ عامّه خلق است، و در هر سال جماعات بسیار از بلاد بعیده شدّ رحال کنند و تعب سفر کشند به جهت درک فیوضات از زیارت آن معظمه علیها السّلام.[1]

مرحوم شیخ عباس قمی، به زیبایی جایگاه بلند حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را توصیف نموده است. در زیارت این بانوی بزرگوار نیز به این حقیقت معترفیم و معتقدیم که خداوند برای او جایگاه و شأن ویژه‌ای قرار داده است؛ فإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شَأنٌ مِن الشَّأن.

و از همین روست که در همین زیارتنامه از ایشان شفاعت یوم الجزا را درخواست می‌کنیم؛ یا فاطمةُ اشْفَعی لی فی الجَنَّة.

و از همین روست که از زبان برادر بزرگوارشان، امام رضا علیه السلام، و هم از زبان برادرزاده مکرمشان، امام جواد علیه السلام، پاداش زیارتشان بهشت تعیین شده است؛ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.[2]

این مرقدی که پایه‌اش از عرش برتر است                           قبر شریف دختر موسی بن جعفر است[3]

و شاید این مقام و منزلت بلند، نتیجه هجرت نیکوی ایشان است که خداوند، خود اجر آن را بر عهده گرفته است.[4]

عالمه ای از نسل عالمان

یکی از نکاتی که در مطالعه حیات حضرت معصومه سلام الله علیها درشت جلوه می‌کند، بُعد علمی این بزرگوار است. حضرت معصومه از جمله بانوانی است که نامشان در سلسله راویان سخنان ائمه سلام الله علیهم به چشم می‌خورد و از این طریق در انتقال علوم اهل بیت نقش داشته است؛ در این زمینه می‌توان روایاتی از این بانوی بزرگوار را بیان کرد که همگی با محوریت ولایت و دوستی محمد و ال محمد علیهم السلام مطرح شده‌اند.[5]

دختری کاباء و اجداد گرامش یک به یک                             تا به آدم یا امامی بوده یا پیغمبری[6]

جایگاه والای علمی حضرت معصومه شاید در اثر نشستن بر سر سفره علمی امام معصوم باشد. قرار گرفتن تحت تربیت امام کاظم علیه السلام و بهره بردن از امام رضا علیه السلام نقش سازنده‌ای در شکل‌گیری شخصیت والای ایشان داشته است. با این حال فاطمه معصومه از جهت مادر نیز بی‌بهره نبوده است.

نجمه خاتون، مادر حضرت معصومه هم از جهت دین ستوده شده هم از جهت عقل. وی نسبت به احترام مادر امام کاظم علیه السلام که از زنان عالمه آن عصر بود، کم نمی‌گذاشت.[7]

مسلم است که قرار گرفتن در تحت تربیت چنین و پدر و مادر و برادری نباید نتیجه‌ای جز این به بار آورد.

عالمه ای سختی کشیده

دست‌یابی حضرت فاطمه معصومه به این جایگاه والا همراه با سختی‌ها و مشقت‌های فراوانی بوده است؛ مشقت‌هایی که در تاریخ اهل بیت فراوان دیده می‌شود.

حضرت معصومه در سنین کودکی با زندانی شدن امام موسی کاظم علیه السلام از مصاحبت پدر محروم شد. این محرومیت با شهادت امام در زندان دژخیم عباسی ابدی شد. بعد از آن در دامان برادر خود، علی بن موسی علیهما السلام پرورش یافت. در این دوران نیز رویدادهای تلخی را در زندگی خود مشاهده کرد. تلخی‌هایی که ناشی از استبداد و خودکامگی حاکمان عباسی بود.[8] طبق نظر برخی از دانشمندان، همین فشارها و خفقان بود که مانعی بر سر راه ازدواج این بانوی کریمه بود.

شدت سختی‌ها وقتی به اوج خود رسید که مجبور به جدایی از برادر بزرگوار خود شد؛ جدایی که به فرموده امام، در نهایتش وصالی نبود.

همین فشارها و سختی‌ها بود که شوق دیدار برادر را در این بانو افزایش داد و در نهایت در صدد دیدار برادر راهی سفر خراسان شد و در میانه راه، این سفر ناتمام ماند.

مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه‏؛[9]

هرکس که از خانه و کاشانه خویش به عزم هجرت در راه خدا و پیامبرش بیرون رود، سپس مرگش فرارسد، حقا که پاداش او بر خداوند است.

***

گاهی باید به حال تاریخ، افسوس خورد. یکی از افسوس‌هایی که باید نثار تاریخ کرد، در مورد شناخت بزرگانی چون کریمه اهل بیت است؛ تاریخ نباید در مورد این بزرگان کم‌حرف می‌شد. کم‌توجه‌ی به این گوهرهای بی‌بدیل و در عوض پرداختن به زیر و بم حیات سلاطین ستمگر، از نشانه‌های انحراف رفتن تاریخ است. با همه غفلت تاریخ، تعیین دو روز در سال برای گرامیداشت این بانو کمترین کاری است که از عهده مردمان عصر ما برمی‌آید.

 



[1]. منتهی الآمال؛ ج3؛ ص1580

[2]. کامل الزیارات؛ ص324

[3]. پاورقی تراجم أعلام النساء؛ ج2؛ ص348

[4]. نگاه کنید به سوره نساء؛ آیه 100.

[5]. رجوع کنید به کتاب درّ عصمت، علی اشرف عبدی؛ ص62.

[6]. هاتف اصفهانی

[7]. عیون أخبار الرضا؛ ج1؛ ص14

[8]. رجوع کنید به کتاب درّ عصمت، علی اشرف عبدی؛ ص59.

[9]. نساء؛ 100

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی