باکوره

باکوره

باکوره، همان نوبرانۀ میوه‌هاست!
می‎خواهم نویسندگی را نوبر کنم ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روابط همسران» ثبت شده است

این مطلب در تاریخ 29 مهر 1394 در سایت تبیان منتشر شد. (+)


مردانگی و اقتدار؛ این اسم تابلوی نفیسی است که در صحنه کربلا به قلم امام حسین علیه السلام، نقش زده شد تا رسم زندگی را به همگان نشان دهد.

اقتدار و مردان

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ؛[1]

مردان سرپرست و قائم بر امور معاش زنان‌اند.

اقتدار مرد مسئله‌ای است که در فرهنگ خانواده از جایگاه والایی برخوردار است. اقتدار مرد، او را در چشم خانواده عزیز می‌کند و در اندیشه فرزندان، بزرگ. اصلاً مرد برای ایفای نقش خود در خانواده باید مقتدر باشد. چنین نیست که مرد با ذلیل کردن خود بتواند جایگاه شایسته‌ای در زندگی داشته باشد، بلکه آنچه موجب حفظ آبرو و موقعیت مرد در خانواده و جامعه می‌شود، اقتدار است؛ اقتداری خردمندانه، نه قلدری ستمگرانه.

اقتدار با قلدری از زمین تا آسمان فرق دارد.

  • ۱ نظر
  • ۰۳ آبان ۹۴ ، ۰۹:۳۷
  • ۷۱۱ نمایش
  • محمد دهقانی زاده

صدای هق‌هق فضای خانه را پر کرده بود. غیر از آن دو، کس دیگری در خانه نبود. برای همین بود که صدایشان را پایین نمی‌آوردند و به‌راحتی در آغوش هم گریه می‌کردند. عشق و محبت و دوستی در میان این دو حسابی گُر گرفته بود.

زن و شوهر بودند؛ آقای کرامتی و همسرش. پانزده سال بود که در زیر سقف زندگی مشترکشان روی خوش ندیده بودند. بگومگو حداقل چیزی بود که زندگی‌شان بود. گاه دعوا به‌قدری بالا می‌گرفت که فرزندانشان وحشت می‌کردند. محبت بین آن دو خشکیده بود.

اما حالا؛ با این اشک‌هایی که می‌ریختند، کدورت‌ها را می‌شستند. همسر آقای کرامتی از ماجرا خبر نداشت و علت گریه را نمی‌دانست اما تحت تأثیر شوهرش قرار گرفته بود. البته تغییر رفتار شوهرش در او تأثیر گذاشته بود. برای همین او هم دیگر دعوا و کَل‌کَل نمی‌کرد. اما هیچ‌گاه نفهمید که شوهرش چرا، چگونه و کی عوض شده بود.

چند شب قبل، آقای کرامتی که برای مدتی به کوهستان رفته بود، در هنگام مطالعه به مطلبی برخورد در توضیح یک روایت؛ «مجادله را رها کن هرچند حق با تو باشد» بعد از خواندن این مطالب و قدری تفکر و تأمل، حالش دگرگون شد. او تصمیمش را گرفت؛ تصمیم گرفت تا از طرف او دعوایی شروع نشود و اگر از طرف همسرش مجادله‌ای آغاز شد، او وارد میدان نشود و آن را ادامه ندهد.

آقای کرامتی موفق شد. هرچند نه با همسرش در مورد این کتاب صحبت کرد و نه او را نصیحت کرد و نه اخطار و تذکری داد. تنها خودش تغییر کرد. همین.

...................................................

برگرفته از کتاب نبرد بی‌برنده حاج آقا

  • ۰ نظر
  • ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۳۳
  • ۴۷۸ نمایش
  • محمد دهقانی زاده